یکی از جامعه شناسان هست که دائم در مورد دو جامعه ای شدن ایران صحبت می کند. این روزها که مکه هستم و به جاهای مختلف سر می زنم رفتارها و سبک زندگی جدیدی از سعودیها می بینم. آن وقتها که مکه آمده بودم یادم است در مسیر مدینه به مکه تابلوهایی می دیدیم که نوشته شده بود ورود غیر مسلمان ممنوع. قطعا آقایان که مسلمان بودنشان بر پیشانیشان حک نشده بود بلکه منظور ورود بانوان بدون حجاب بوده است.
فرودگاه مدینه اولین بانوی بیحجاب را مشغول نظافت توالت دیدم. با خودم فکر کردم شاید همین گوشه کنارها بوده و آمده. در هرصورت در تمام مدتی که مدینه بودم و شهر را می گشتم غیر از زائران که هر یک پوشش خود را داشتند در بین بانوان سعودی فقط پوشش برقع را دیدم و بس. با قطار به مکه آمدیم و در مسیر ندیدم که تابلویی باشد. داخل قطار هم میهماندار ها آقا بودند و چند خانم که همان عبا و برقع پوشش آنها بود. تنها پوشش جدیدی که در مدینه دیدم پلیسهای زن بودند که یک چیزی شبیه بلوز و شلوار یا بگویم مانتو شلوار کوتاه تنشان بود به رنگ پلنگی، پوتین و باز هم پوشش برقع بر صورت. در مکه تک و توک می دیدم که دخترکان نوجوان سعودی روبنده یا برقع ندارند. ایام حج زنان سفید پوش سعودی بر حسب قواعد شرعی احرام برقع نداشتند و می شد زیباییهای چهره شان را دید. اما با پایان یافتن ایام حج و شروع عمره به کرات می دیدم که خانواده های سعودی به بیت الله می آیند و مسن ترها روبنده دارند و کوچکترها و نوجوانان ۱۵ یا ۱۶ ساله نه تنها روبنده ندارند بلکه مثل دختران ایرانی با موهای رها و شالی که آزاد است و گاها از سرشان می افتد خانواده را همراهی می کنند. دیشب مادر هرچه به دخترک چشم غره می رفت افاقه نکرد. در نهایت دیدم که دختر را کناری کشید و به بهانه اینکه می خواهم از تو جلوی کعبه در حال دعا کردن فیلم بگیرم شال دخترک را به همان سبک عربی برایش بست و با سنجاق فیکس کرد.
بازار و فروشگاهها به همان سبک سابق بود علاوه بر اینکه تعداد صندوق داران بانو زیادتر شده بود.
اما امروز رفتیم مکه مال. آنجا دنیای سعودیهای ثروتمند و رفتارهای متفاوت بود. به ندرت برقع پوش می دیدید. فروشنده های زن بیحجاب بودند. خانمهای ثروتمند که با تفاخر رانندگی می کردند در حالی که سوییچ ماشینهایشان را در دست متبخترانه به نمایش می گذاشتند عشوه گرانه قدم می زدند. فرق از وسط مد بود و اگر شالشان از روی شانه می افتاد تا چاک سینه مشخص بود. بودند دخترکانی که شبیه برخی دختران ایرانی شال را دور گردن آویزان و آماده می گذاشتند. برقع پوشهایشان هم رفتاری عشوه گرانه داشتند به طوری که مثلا وقتی برای خوردن بستنی پشت میز نشسته بودند روبنده باز کرده و تا میانه چاک سینه را به نمایش می گذاشتند. البته از قیمتهای مکه مال نگویم. مرکز اجناس مارک مثل زارا، ورساچه و ... است و به قول اروپاییها اجناس «فور عرب»(for Arab) بود. مثلا یک عدد بستنی پنج اسکوپ ناقابل ۴۰۰ ریال عربستان.
به نظرتان قطار انقلاب جنسی به عربستان رسیده؟ یا تغییرات افکار و سبک زندگی با چراغ سبز بن سلمان با سرعت در این حوزه هم در حال شکل گیری است؟ آیا تا چند سال آینده عربستان هم با کاهش تمایل به فرزند آوری، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، افزایش سقط جنین و .... مواجه خواهد شد و ناقوس اضمحلال خانواده به صدا در خواهد آمد؟

خدایاشکرت بابت این سفر زیبا. خدایا برای مردم جهان صلح و آرامش می خواهم. خدایا این سفر راقسمت همه آرزومندان کن.